نقش رستم ، راز و رمز تاریخ در دل سنگ
به گزارش مجله جگوار، مجموعه نقش رستم تاریخ سه دوره سرزمین پارس را به تصویر می کشد و عظمت قدرت و تمدن نیاکان ما را فریاد می زند. برای رفتن به عمق رمز و راز این مجموعه با خبرنگاران تا سرانجام این مطلب همراه شوید.
نقش رستم ، آیینه تاریخ باستانی ایران
رد پای سه دوره از تاریخ سرزمین پارس در نقش رستم
در فاصله شش کیلومتری بنای پر افتخار تخت جمشید، نمادی از تاریخ سه دوره ایلامی، هخامنشی و ساسانی، جلوه گر است. مجموعه نقش رستم در کوه حاجی آباد که در گذشته همنام با خود این مجموعه بوده قرار گرفته است. این اثر تاریخی از جاذبه های روستای زنگی آباد، جایی در شمال شهرستان مرودشت در استان فارس است.
ارزش تاریخی نقش رستم بیش از حد تصور است. این مکان چند گنج تاریخ باستان را در خود پنهان نموده است. آرامگاه چهار پادشاه هخامنشی، کعبه زرتشت و نقش های برجسته پادشاهان ساسانیان و خدایان ایلامی ها، همگی در این مجموعه کنار هم جمع شده اند. قدیمی ترین نفش های این کوه به دروره ایلامی ها برمی گردد که از میان آن ها دو ایزد و ایزدبانو که روی تختی نشسته اند، به جای مانده است. پایه های تخت شبیه مارپیچ است و دو نفر در کنار این تخت ایستاده اند.
آرامگاه چهار پادشاه باستان
قدمت باستانی آرامگاه هانقش رستم خانه همیشگی چهار پادشاه هخامنشی، خشایارشاه، داریوش، اردشیر اول و داریوش دوم است. هر کدام از این چهار بنا با ظاهری مربعی، شبیه یکدیگر ساخته شده اند و تفاوت آن ها در کتیبه هایشان است. این کتیبه که به خط میخی و آرامی است، مضمونی در ستایش اهورامزادا دارد. بعلاوه داریوش در این متن، از پیروزی ها و باورهای خودش می گوید.
در بیرون آرامگاه ها هم نقش برجسته های زیبایی وجود دارد که پیغام های روشنی را به آیندگان می رساند. در این نقش ها پادشاه به نشانه قدرت، کمان در دست دارد و روبه رویش اهورامزدا قرار گرفته است. در دو آتشدان، آتش مقدس می سوزد و نقش ماه در بالای این قاب، نماد فانی بودن دنیاست. بعلاوه در این نما، ستون هایی با سرستون های مشابه تخت جمشید دیده می گردد. شیرهایی با نیلوفرهای آبی که نماد پاکی در فرهنگ شرقی است، در پایین این نقش ها دیده می گردد.
کعبه زرتشت ، بازمانده هنر معماری هخامنشی
در مقابل جایگاه آرامگاه های نقش رستم، ساختمان مکعبی ای را می توانید ببیند که نمایی با آجرهای بزرگ سنگی دارد. این بنا به نام کعبه زرتشت، پیغامبر باستانی شناخته شده و حاصل تاریخ هخامنشیان است. ظرافت و شکوه بناهای هخامنشی در این کعبه مشهود است و مجذوب کنندهیت تاریخی بالایی دارد. درباره کاربرد این بنا در زمان هخامنشیان نظریه های متفاوتی وجود دارد؛ از محل نگهداری اوستا تا نگهداری آتش مقدس! این کعبه داخل یک فرو رفتگی نسبت به سطح زمین قرار گرفته و در جلوی آن یک ردیف پله وجود دارد که تعدادی از آن تخریب شده اند. در اطراف این مکعب سنگی کتیبه هایی وجود دارد که بازمانده از دوران ساسانی است و در همین دوره اسناد مهم حکومتی را در این بنا نگه می داشته اند.
نقش برجسته اردشیر در پناه اهورامزدا
نقش رستم را باید مثل یک کتاب تاریخ با حوصله ورق زد و غرق در نقوش مهیج آن شد. این بنا پر از نقش های برجسته ای است که تاریخ ساسانی را می توان در آن به شکلی مصور دید. در سمت شرق نقش رستم ، قابی از نقش برجسته اردشیر بلبکان و اهورامزدا روی صخره خودنمایی می نماید. در این تصویر که یکی از پر وضوح ترین نقش های باقیمانده از ساسانی است، اهورامزدا و اردشیر، هر کدام روی اسبی سوار هستند که روی سینه آن ها کتیبه ای حک شده است. در این نقش، میزان شمایل انسانی از اسب بزرگ تر نشان می دهد و این تفاوت مقیاس، نمادی برای نمایش بزرگی شاه و اهورامزدا است.
زیر پای اسب هردو، دشمنان آن ها به خاک افتاده اند؛ اهریمن دشمن اهورامزدا و اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، دشمن اردشیر بابکان! این قرینگی، میزان اهمیت پیروزی اردشیر بر پادشاه اشکانی را نشان داده است؛ اهمیت آن به میزان پیروزی اهورامزدا و نیروی ایزدی بر اهریمن است. حلقه ای میان دستان اهورامزدا و پادشاه ساسانی دیده می گردد. این حلقه نشانی از قدرت و نیروی والای ایزدی است که شاه وخاندانش را در پناه خود قرار داده است و اهورامزدا آن را به اردشیر می بخشد.
نقش برجسته ای از شکست رومیان در برابر ایرانیان
این تصویر نقش برجسته با ظرافت و دقت بالایی کنده کاری شده است و دقتی که در جزییات آن وجود دارد را باید تحسین کرد. این نقش اسارت والرین رومی را در مقابل شاپور نشان می دهد و از شکست امپراتوری روم در برابر ایرانیان حکایت می نماید. شاپور سوار بر اسبی است و تاج بزرگی روی سرش خودنمایی می نماید. در دست چپش شمشیر و در دست راستش، مچ یک فرد اهل روم قرار گرفته است. مردی جلوی اسب، با جزییات لباس رومی و تاج برگ روی سر، زانو زده و دستش را برای التماس و امان خواهی از شاپور بلند نموده است. تاریخ شناسان معتقدند که این شخص والرین، امپراتور روم است. دقت هنرمندانه ای که در نقش و نگار لباس هر دوی این رومیان وجود دارد، شکست تاج و تخت روم را به خوبی نشان می دهد.
ایلامی ها و نقش بهرام دوم در یک سنگ نگاره
یکی از نقش برجسته های مجذوب کننده نقش رستم ، مربوط به بهرام دوم و درباریان است که بر روی اثر ایلامی ها نقش بسته است. بهرام ساسانی در وسط ایستاده و شمشیری در دست دارد. صورتش نیم رخ است و نگاهش به سمت سه نفر است که خانواده او هستند و شامل شاهزاده ها و ملکه می شوند. در سمت دیگرش هم پنج مرد حضور دارند که همگی نگاهشان به سوی شاه است و انگشت خودشان را به نشانه احترام به سمت بهرام دوم نگه داشته اند.
پیروزی بهرام و سرنگونی دشمن روی سنگ نگاره
در این نقش برجسته، دو طرح به شکل افقی قرار دارند که ظاهرش آسیب زیادی دیده است. نقش بالایی صحنه جنگ بهرام دوم و دشمن را نشان می دهد که هر دو سوار بر اسب هستند. در دست شاه نیزه ای است که به سمت دشمن نشانه رفته است و از حالت شمایل نقش دشمن، معین است که نیزه به او آسیب زده و بهرام دوم پیروز شده است. زیر پای اسب شاه دشمنی را می بینیم که نقش بر زمین شده و شکست خورده است. طرح پایین، شباهت بسیاری به بالایی دارد و احتمالاً مرتبط به پیروزی بهرام سوم، یعنی ولیعهد بهرام دوم است.
نقش برجسته تاج گذاری نرسی در مقابل آناهیتا
این سنگ نگاره بسیار زیبا و دیدنی است و مراسم تاج گذاری نرسی را در مقابل آناهیتا، ایزد بانوی آب، باروری و جنگاوری را نشان می دهد. نرسی با تاج زیبایی بر سر در حال گرفتن حلقه ای از دست آناهیتاست. پوشش شاه و آناهیتا به زیبایی تمام طراحی شده و شکوه بی نظیری به آن ها بخشیده است. پشت سر شاه نقش شخصی کنده کاری شده که حالت احترام به خود گرفته است. در جلوی شاه، مابین او و آناهیتا، نقش کودکی تراشیده شده که احتمالاً ولیعهد نرسی، هرمز دوم است.
نبرد هرمز دوم ، یک قاب زیبای دیگر در نقش رستم
این نقش برجسته، هرمز دوم را نشان می دهد که روی اسب نشسته، نیزه ای در دست دارد و به سمت دشمن حمله نموده است. نیزه به دشمن برخورد نموده و او را از اسب به پایین کشیده است. در بالای این قاب، کنده کاری نیمه تمامی معین است که احتمال می رود متعلق به پسر هرمز دوم، آذر نرسه است که عمر پادشاهی آن به میزان چند ماه بوده و برای همین نقش برجسته وی هیچ گاه به سرانجام نرسیده است.
نبردی که قهرمانش شاپور دوم است
در این قاب شاه تاجی بر سر دارد که تا حدودی آسیب دیده، وی سوار براسب است و نیزه ای را به جان دشمن سواره، فرو می نماید و او را شکست می دهد. تاریخ شناسان احتمال می دهند، این شاه قهرمان، شاپور دوم است. این تصویر در زیر آرامگاه داریوش دوم خودنمایی می نماید.
صفحه ای پر از نا گفته های تاریخ ساسانی
در نقش رستم با صفحه ای صاف و یک دسته روبه رو می شوید که وسعت بزرگی دارد و با شکلی مستطیلی، قسمت بزرگی از کوه را به خود اختصاص داده است. این صفحه که از دوره ساسانی است شما را یاد فرهاد تراش بیستون می اندازد که به همان زیبایی و ظرافت تراش داده و هموار شده است. داخل این صفحه که احتمالاً به قصد پیاده کردن طرحی آماده شده، هیچ نقش برجسته ای وجود ندارد. تنها چیزی که در این اثر دیده می گردد، کتیبه ای است در آن تملک زمین های اطراف نقش رستم را به یکی از مالکان محلی نسبت داده است. این کتیبه در سال 1237 به روی یادگاری ساسانی اضافه شده است.
نقش رستم پر از شفتی های تاریخی است که هر کدام دنیایی حرف برای خودش دارد. ابهت آرامگاه های هخامنشی، معماری کعبه زرتشت، مجذوب کنندهیت نقش برجسته های ساسانی و قدمت نقوش محو ایلامی ها، تاریخ باستانی ایران زمین را غنی می نماید. سراغ این اثر با شکوه تاریخی که رفتید، نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید و از دستاوردهای تاریخی خودتان برای ما بگویید. ما منتظرتان هستیم.
منبع:سـفـرزون
منبع: دیجیاتور