ده شغل با نرخ بالای افسردگی ، معرفی مشاغل دارای افسردگی
به گزارش مجله جگوار، بعضی از مشاغل دارای افسردگی به خاطر استرس، غیر قابل پیش بینی بودن و یا ساعت های کاری زیاد و کنترل پذیری پایین، افسرده نماینده تر از سایر مشاغل اند.در این مقاله ده حوزه شغلی مطرح می گردد که شاغلین به آنها، به احتمال بیشتری بروز یک دوره افسردگی شغلی حاد را تجربه می نمایند.در ادامه مجموعه ای از ده شغل با نرخ بالای افسردگی را برای شما شرح خواهیم داد.
مشاغل و افسردگی
بعضی از مشاغل بیش از بقیه منجر به بروز افسردگی می شوند.در اینجا ده زمینه (از بیست و یک زمینه عمده شغلی) که در آن شاغلین تمام وقت، به احتمال بیشتری در طی یک سال یک دوره از افسردگی شغلی حاد را گزارش گرده اند، مطرح می گردد.اما اگر شما تمایل دارید که پرستار باشید، این اطلاعات به این معنا نیست که باید کار مورد علاقه خود را ترک کنید و به سراغ شغل دیگری بروید.دکتر دبورا لج، مشاور بهداشت روانی در بوفالو معتقد است: جنبه های خاصی از هر شغلی می تواند عامل یا تشدید نماینده افسردگی باشد. افراد دارای مشاغل پرتنش در صورتی که مراقب خود باشند و در صورت احتیاج تقاضای یاری نمایند، شانس بیشتری برای کنترل تنش خواهند داشت.
پرستاران خانگی/ پرستاران کودک
ارائه دهندگان خدمات مراقبتهای شخصی در راس این فهرست قرار دارند و تقریبا 11 % از افراد شاغل در این زمینه ابتلا به افسردگی حاد را گزارش می نمایند. (نرخ بیکاری در این زمینه 13 % و در جمعیت عمومی 7 % است.)یک روز کاری در این شغل شامل غذا دادن، حمام کردن و مراقبت از کسانی است که اغلب از ابراز قدردانی و حق شناسی ناتوان هستند. چون یا خیلی کم سن یا خیلی بیمارند و یا اصلا عادت به این کار ندارند (کریستوفر ویلارد، روانشناس بالینی از دانشگاه توفس و نویسنده کتاب فکر بچه ها)کارکردن با افراد بیمار و عدم دریافت انرژی مثبت کافی، استرس زا است.
گارسون ها
بعد از ارائه دهندگان خدمات مراقبتهای شخصی، افرادی که در رستوران های مورد علاقه شما غذا سرو می نمایند، جای می گیرند. این کارکنان اغلب دستمزد پایینی دارند و سر و کار داشتن با عده زیادی از مردم که هر روز به آنها میگویند که باید چه کار نمایند، می تواند خسته نماینده باشد.10 % از این افراد و تقریبا 15 % از زنان شاغل در این زمینه در یک سال اخیر دوره ای از افسردگی حاد را پشت سر گذاشته اند.لگ معتقد است : این کار سرشار از ناسپاسی است. مراجعین اغلب رفتار بی ادبانه ای دارند و برخورد فیزیکی زیادی در این شغل صورت می گیرد. وقتی انسان افسرده باشد داشتن انگیزه و انرژی کافی برای کار کردن سخت است.
مددکاران اجتماعی
احتمالا اینکه نام مددکاران اجتماعیدر مجموعه مشاغل دارای افسردگی نزدیک به صدر این فهرست می بینید برایتان شگفت آور نیست. سر و کار داشتن با بچه های که مورد سو استفاده قرار گرفته اند یا خانواده هایی که در آستانه بحران قرار دارند، به اضافه فرایند های اداری که باید طی گردد، می تواند زمینه ساز شغلی سخت و پر استرس باشد که روزانه 7 تا 24 ساعت کار بی وقفه را شامل می گردد.ویلارد می گوید: بعضی فرهنگ ها معتقدند برای اینکه کارتان را به خوبی انجام دهید باید خیلی سخت کار کنید و گاهی حتی خودتان را وقف کارتان کنید.چون مددکاران اجتماعی اغلب با افرادی کار می نمایند که به شدت به یاری احتیاج دارند، به سختی پیش می آید که خودشان را وقف کارشان ننمایند. و اغلب افرادی که به مشاغل اجتماعی و سایر حرفه های مراقبتی اشتغال دارند خیلی زود فرسوده می شوند.
کارکنان خدمات درمانی
این حوزه از مجموعه ده شغل با نرخ بالای افسردگی شامل پزشکان، پرستاران، درمانگران و حرفه هایی است که افرادی را جذب کار می نمایند که تمام انرژی خود را صرف این کار می نمایند بی اینکه توانی برای خودشان باقی بماند. کارکنان بخش خدمات درمانی ممکن است ساعات و روزهای کاری طولانی و نامنظم داشته باشند در حالی که جان دیگران در دست آنها است.به عبارت دیگر استرس آنها بیش از مقدار است.ویلارد می گوید: آنها هر روز با بیماری ها، حوادث ناگوار، مرگ و برخورد با اعضای خانواده بیماران روبرو اند. این می تواند باعث افسردگی شغلی گردد که زندگی چشم اندازی ناراحت نماینده در مجموعه مشاغل دارای افسردگی برای آنها پیدا کند.
هنرپیشگان، هنرمندان و نویسندگان
چنین مشاغل دارای افسردگی شغلی که در مجموعه ده شغل با نرخ بالای افسردگی با درامد نامنظم، ساعات کاری نامعلوم و انزوا همراه است.در افراد خلاق ممکن است درجات اختلالات خلقی بیشتر باشد. حدود 9 % این افراد یک دوره افسردگی حاد را در سال اخیر تجربه نموده اند.در مردان، چنین مشاغلی به احتمال بیشتر با افسردگی همراه می گردد (حدودا 7 % در شاغلین تمام وقت).لگ می گوید : بیماری ای که من در میان بیشتر هنرمندان و هنرپیشگان میبینم اختلال دو قطبی است. در هنرمندان ممکن است انواع اختلالات خلقی تشخیص داده نشده و درمان نشده وجود داشته باشد.... افسردگی شغلی در افرادی که به هنر علاقه مند هستند غیر معمول نیست و سبک زندگی خاص آنها نیز به این مسئله دامن می زند.
معلمان
مطالبات از معلمان در حال افزایش است. بسیاری از آنها بعد از مدرسه نیز کار می نمایند و سپس به کار در خانه مشغول می شوند.در بسیاری از منطقه ها معلمان یاد گرفته اند که در ازای درامدی ناچیز کار زیادی انجام دهند.ویلارد اذعان می نماید: معلمان از سوی جامعه تحت فشار مضاعفی هستند - دانش آموزان، والدین و مدرسه که سعی می نماید استاندارد های ویژه ای را پیاده کند. و هر یک از این افراد تقاضاهای متفاوتی دارند. این مشاغل دارای افسردگی شغلی موجب می گردد که انجام وظیفه و به یاد آوردن دلیل آغاز به کار در این حوزه برای معلمان سخت گردد.
کارکنان پشتیبانی اداری
افراد شاغل در این زمینه از شکل کلاسیک تقاضای بالا- کنترل کم رنج می برند.آنها همواره در خط مقدم افسردگی شغلی هستند و از همه طرف دستور می گیرند. مطابق با نظر لگ آنها از نظر سلسله مراتب در پایین ترین رتبه قرار دارند. آنها می توانند روزهای کاری غیر قابل پیش بینی داشته باشند و ممکن است به خاطر تمام کارهایی که برای راحتتر کردن زندگی دیگران انجام می دهند، هرگز مورد تایید و تصدیق قرار نگیرند.
تعمیرات و نگهداری و کارگران ساختمانی
آیا دوست دارید تنها زمانی با شما تماس بگیرند که خرابی به بار آمده باشد؟ این شرایطی است که تعمیرکاران هر روز با آن روبرو هستند. آنها بعلاوه موظفند در ساعتهای غیر معمول سر کار حاضر شوند و برنامه کاری نامنظم و فصلی را تجربه نمایند. آنها معمولا در ازای انجام کارهای بسیار سخت و تمیز کردن کثافات و زباله ها، مبلغ بسیار ناچیزی دریافت می نمایند. ویلارد اذعان می نماید که شاغلین این بخش معمولا منزوی هستند و این امر می تواند خطر افسردگی را در این شغل افزایش دهد.
مشاوران مالی و حسابداران
فشار. فشار. فشار. بیشتر مردم حتی دوست ندارند با پس انداز بازنشستگی خود به معاملات مالی بپردازند. بنابراین می توانید سر و کار داشتن با هزاران یا میلیون های دلار از پول دیگران را تصور کنید؟ لگ می گوید: سرمایه گذاری برای مردم و کنترل ناپذیر بودن بازار، مسئولیت زیادی به همراه دارد. اگر مشاوران در از دست دادن پول ارباب رجوع مقصر باشند، احتمالا ارباب رجوع مرتبا سر آنها فریاد خواهد زد.
منبع: همگردی