نمی توانیم دلال ها و احتکارگران را به طور کامل حذف کنیم
به گزارش مجله جگوار، یک کارشناس اقتصاد کشاورزی با تاکید بر اینکه مسئولین باید با قاعده گذاری درست زمین بازی را برای دلال ها تعریف نمایند، گفت: وقتی مسئولی می گوید که دلال ها دارند بازار را به هم می ریزند، این فرد در اصل دارد ناکارایی خودش و ناکارایی مدیریت ساختار تحت مدیریت خودش را بیان می نماید.
به گزارش گروه مالی خبرنگاران، محمدجواد مویدیان کارشناس اقتصاد کشاورزی درباره شرایط بازار محصولات کشاورزی گفت: متاسفانه شرایط بازار محصولات کشاورزی در ده ماهه گذشته خیلی خوب نبوده است و ما شاهد بودیم از همان روز های ابتدایی سال 1399 که برخی محصولات مثل پیاز و حتی نهاده هایی مثل جوجه یک روزه که در فراوری زنجیره ارزش مرغ به کار می رود روز های خوشی را نداشتند و این شرایط دومینووار ادامه پیدا کرد. نهایتا شاهد هستیم که بازار لبنیات، گوشت، مرغ و تخم مرغ و حتی سبزی و صیفی، نهاده های دامی یکی پس از دیگری با گستره و عمق زیادی دچار نابسامانی شدند.
مویدیان در پاسخ به این سوال که راه حل مدیریت این بخش چیست، گفت: راه حل خیلی شفافی وجود دارد که در کشور های پیشرو در حوزه کشاورزی هم استفاده شده است. در مدیریت یک بخش مالی یا حتی کسب و کار مالی اصلی وجود دارد که مدیریت آن زنجیره مالی یا زنجیره ارزش باید واحد و یکپارچه باشد. این مدیریت واحد الزاما به معنی این نیست که همه وظایف کل زنجیره در یک سازمان متمرکز بگردد، اما مسلما بدین معناست که مدیریت و سیاست گذاری برای آن زنجیره ارزش یا کسب و کار مالی دست یک نهاد واحدی باشد.
وی اضافه نمود: این شرایط به چند دلیل باید ایجاد گردد، یکی اینکه بتواند تنظیم گری درستی بین فراوری، تنظیم بازار و تجارتش انجام دهد و این ها با هم ناهماهنگ نباشند؛ یک دلیل دیگر این هست که جوابگو باشد. به این موضوع اصطلاحا مدیریت واحد- جوابگوی واحد می گویند. اگر چند مدیر برای یک زنجیره داشته باشیم فرافکنی ها آغاز می گردد، پاسکاری مسئولیت آغاز می گردد؛ اگر یک نابسامانی مثل این ده ماه گذشته در بازار اتفاق بیفتد، مدیران بین خودشان پاسکاری می نمایند و در نهایت، هم مصرف نماینده هم فراورینماینده متضرر خواهند شد کسی هم پاسخ ایشان را نمی دهد.
این کارشناس مالی درباره مصادیق مدیریت یکپارچه در حوزه محصولات کشاورزی گفت: تجربه جهانی نشان می دهد که کشور های پیشرو در زمینه کشاورزی مثل ایالات متحده، برزیل، کانادا، هند، چین، روسیه که کشور های بزرگی در فضای تجارت محصولات کشاورزی به حساب می آیند، این مدیریت واحد زنجیره ارزش بخش کشاورزی را به کار می گیرند.
مویدیان اضافه نمود: در کشورمان خودمان و در سطح کلان هم قانون تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهادکشاورزی در سال 91 تصویب شد و از سال 92 اجرایی شد. اجرای این قانون از سال 92 تا 95 که به صورت ناقص هم اجرا شد دستاورد های خوبی برای کشور داشت. برای این مدت نرخ رشد میانگین 3.85 درصدی در بخش کشاورزی داشتیم، در حالی که نرخ رشد کل اقتصاد با نفت و بدون نفت با توجه به تحریم به ترتیب 2.5 و 2 بود یعنی میانگین رشد کشاورزی بیش از سایر بخش ها بود که از 1.2 آغاز می شد تا 5.4 درصد رشد کشاورزی داشتیم.
وی ادامه داد: ما در زمینه ضریب خودکفایی محصولات اساسی خیلی پیشرفت کردیم. سال 95 بیش از 14 میلیون تن گندم فراوری کردیم و عملا خودکفا شدیم. در زمینه ضریب خودکفایی برنج، واردات برنج از حدود 1.9 میلیون تن به 800 هزار تن رسیدیم. ضریب خودکفایی شکر 84 درصد شد و داشتیم به مرز خودکفایی می رسیدیم و اجرای این قانون این دستاورد های مثبت را برای ما داشت.
این کارشناس مالی در پاسخ به این سوال که آیا فقط دلال ها و قاچاقچیان در نابسامانی بازار تاثیرگذار هستند یا نه، گفت: متاسفانه یک اتفاقی که این روز ها هم خیلی شاهد آن هستیم این است که وقتی از مسئولی پرسیده می گردد علت نابسامانی بازار چه چیزی است، به گروه هایی مانند دلال ها، احتکارگران، قاچاقچیان و حتی وزارت خانه بغل دستی که وظایفش را درست انجام نداده است، اشاره می نماید. اما این ها همه دلایل نیستند بلکه خود این ها در زنجیره ارزش بازیگر هستند و ما هیچ وقت نمی توانیم آن ها را به طور کامل حذف کنیم بلکه باید برایشان نقش تعریف کنیم و ریل را درست بگذاریم که آن ها در زمین بازی ما بازی بنمایند.
مویدیان اضافه نمود: در واقع، وقتی مسئولی می گوید که دلال ها دارند بازار را به هم می ریزند، این فرد در اصل دارد ناکارایی خودش و ناکارایی مدیریت ساختار تحت مدیریت خودش را بیان می نماید.
وی با تاکید بر اینکه دلایل آشفتگی بازار به دو گروه دلایل زمینه ای و دلایل اجرایی تقسیم بندی می شوند، گفت: دلایل زمینه ای دلایل یا عواملی هستند که در بازار، قاعده و سیاست گذاری و ریل و زمین بازی را تعریف می نمایند. عوامل اجرایی عواملی هستند که جرقه شعله ور شدن آن آتش را می زنند. مثلا تصور کنید در یک سالی مراتع بارش خوبی داشته و آنجا علوفه زیادی رشد نموده و آن علوفه را ما دست نزده ایم مثلا دام نبردیم یا برداشت ننموده ایم و آن علوفه خشک شده است. مسلما این خشک شدن علوفه ای که شاید ارتفاع یک متر داشته باشند، خیلی خیلی بیشتر از وقتی که این علوفه نباشند یا خیلی حجمشان کمتر شده باشد زمینه ساز آتش سوزی مرتع هستند. دلایل زمینه ای همچنین شرایطی دارند یعنی زمینه را ایجاد می نمایند، اما آن چیزی که آن نابسامانی را آغاز می نماید دلایل اجرایی هستند که می توانند دلال ها باشند. پس چه چیزی مهم تر و مبنایی تر هست؟ آن دلایل زمینه ای که در بازار وجود دارد. مثل سیاست گذاری، قانون گذاری و تعریف سازوکار بازاری که توسط مسئولان انجام می گردد.
مویدیان در انتها تاکید نمود: ما اگر بخواهیم مدیریت درستی بر بازار محصولات کشاورزی داشته باشیم ناگزیر هستیم از اینکه مدیریت زنجیره ارزش را به دست یک متولی واحدی بسپاریم که هم جوابگو باشد هم بتواند کل حلقه های مختلف این زنجیره را با هم هماهنگ بکند. مصادیق مختلفی هم برای هماهنگی و تنظیم اجرایی بازار می تواند به کار گرفته گردد مثل بورس کالا یا موارد مختلفی که البته جای آنالیز و تحلیل بیشتر دارد.
منبع: خبرگزاری دانشجو