نخستین عکاس نجومی را بشناسید!

به گزارش مجله جگوار، امکان عکاسی از ستارگان به سال ها پیش باز می گردد و نتایج آن عکس هایی بود که از دنباله داری در آفریقای جنوبی گرفته شد.

نخستین عکاس نجومی را بشناسید!

به گزارش خبرنگار ،هنر عکاسی و عکس خود دارای تاریخچه ای مهیج و پرفراز و نشیبی است، اما از آن جالب تر تاریخچه پیدایش عکاسی نجومی است که با هنر و علم تلفیق شده است و اطلاعات شگفت انگیزی را به ثبت می رساند. هماهنگی میان تکنیک، ابداع و هنر با عنوان هنر عکاسی شناخته می شود و در این میان عرصه عکاسی نجومی از لحاظ دستاورد های ارزشمند علمی و زیبایی های هنری، عرصه ای است گسترده که شاخه های گوناگونی دارد و می توان گفت؛ عکاسی نجومی علمی و هنری در سال های گذشته رشد کمی و کیفی چشم گیری را در ایران شاهد بوده است و جالب است بدانید؛ عکس هایی که توسط عکاسان نجومی گرفته می شوند می توانند به راحتی ستارگان کم نور را ثبت کنند.

امکان عکاسی از ستارگان با میدان دید باز در دهه 1880 امکان پذیر شد.نتایج آن عکس هایی بود که گیل از دنباله دار 1882 در آفریقای جنوبی گرفته بود. گیل 612 صفحه عکاسی را برای عکاسی از نیمکره جنوبی آسمان استفاده کرده بود، که هر یک از صفحات از نیمکره جنوبی آسمان استفاده کرده بود، که هر یک از صفحات 5.5 درجه از آسمان را ثبت می کردند.

جی. سی. کاپتین از رصدخانه لیدن در هلند به او در انجام محاسبات و پیاده سازی صفحات کمک کرد. آن ها در هر ساعت موقعیت 400 - 300 ستاره را تعیین می کردند. نتیجه آخر اطلسی به نام CPD بود، که مقدمه طرح Cduc شد. در سال 1886 گیل با آدمیزالا ئی. کوچز مدیر مکاتبه کرد. او پیشنهاد یک طرح همکاری بین رصدخانه های جهان را داد تا اطلسی از خلاصه موقعیت ستارگان و نقشه کل آسمان تهیه شود. در همین زمان اتواسترو از رصدخانه پالکو پیشنهاد مشابهی داد و در پاسخ به این طرح ها آدمیرال دعوتنامه هایی برای برگزاری کنگره عکاسی نجومی در آوریل 1887، در پاریس فرستاد.

56 ستاره شناس از 19 کشور در اجلاس شرکت کردند و بعد از 11 روز تصمیم گرفته شد که دو نقشه عکاسی از آسمان تهیه شود. او برای محاسبه مکان دقیق ستاره هایی تا قدر 1 بود، که حاصل آن کاری به نام کالتالوگ عکس های نجومی خوانده شد. دومی استفاده از صفحات عکاسی در نوردهی های طولانی برای ثبت ستارگان تا قدر 14 بود، که این کار به عنوان جدول آسمان منتشر می شد و به نام کارت دوسیل رسیدن به یک نتیجه یکنواخت قرار بر این شد که همه رصدخانه ها از تلسکوپ های مشابهی استفاده کنند. برای این کار از یک تلسکوپ 340 میلیمتری با فاصله کانونی 3.43 متر و 0.10 f استفاده کردند. نتیجه صفحات 160×160 میلیمتر بود که محدود 2×2 درجه از آسمان را می رساندند. بدین معنا که، هر میلیمتر یک برابر دقیقه قوسی بود. عکس ها با شبکه ای از خطوط با حاصله 5 میلیمتر چاپ شدند و برای اینکه محاسبات دقیقتر روی آن ها انجام شود، آسمان به بخش های کاملا برابر تقسیم شده بود و هر رصدخانه شرکت کننده، یک بخش از آن دارا بودند.

تعداد صفحاتی که هر رصدخانه باید بکار می برد بین 1008 تا 1500 متغیر بود. تولید صفحات مورد نیاز برای کارت دوسیل وظیفه جدیدی را برای کارکنان رصدخانه های شرکت کننده در این طرح بوجود آورد. سرانجام کارت دوسیل در سال 1964 پس از 70 سال به سرانجام رسید و در این میان بعضی از رصدخانه ها از دور خارج و بعضی دیگر جایگزین شدند.

تحولات و تغییرات در امولسیون های عکاسی، از سال 1809 آغاز شد و سرعت این تحولات در امولسیون های عکاسی بعد از معرفی صفحه خشک کمتر شد. ماده انعطاف پذیری از نیترات سلولز و استات سلولز و بعد ها از پلی استر ساخته شد و استفاده از فیلم آسانتر کرد و با تجاری شدن و تولید انبوه فیلم، ثبات و قابلیت اعتماد مواد عکاسی بیشتر شد.

تعداد عکاسان به دلیل کیفیت فیلم و مخفی دوربین های ساده افزایش یافت. فیلم حلقه ای در سال 1889 معرفی شد که حمل آن آسانتر از صفحات شیشه ای بود، اما در ستاره شناسی به دلیل استحکام و پایداری همچنان از صفحات خشک استفاده می شد. از سال 2000 تمام تولیدات صفحات خشک متوقف شد. امولسیون های رنگی در سال 1928 معرفی شدند، ولی در ستاره شناسی زیاد مورد استفاده قرار نگرفت، اوایل قرن بیستم، امولسیون فیلم های پان کروماتیک بسیار متحول شد.

این موضوع سبب استفاده از طول موج فرو سرخ گشت و باعث دقت بیشتری در نورسنجی شد. سرعت امولسیون های عکاسی به عوامل مختلف بستگی دارد. ولی با افزایش اندازه بلور های نمک نقره حساسیت و دانه بندی تصویر نیز زباد می شد. فیلم های جدید، این موضوع را تا حدی رعایت کردند، ولی مشکل هنوز باقی مانده و بالاخره متوجه شدند که اگر فیلم را در معرض نیتروژن و هیدروژن گرم شده قرار دهند، حساسیت بدون تغییر دانه بندی فیلم می شود.

نورسنجی عکاسی، محاسبه قدر ستارگان با روش های عکاسی است و این روش بسیار مشکل بود و خطا های منظم زیادی را بوجود می آورد. ابتدا تصور می شد که با تولید بک غلظت تعریف شده از یک تصویر روی یک صفحه عکاسی، قدر قابل محاسبه ای از نور تعیین شده روی امولسیون بیفتد. مثلا یک ثانیه با نسبت 6/5f. این قانون به نام بونسون - روسکوو (Bansen - Roscie) تعریف شد.

طبق این قانون سیاه شدن یک تصویر به مقدار نور بستگی دارد؛ بنابراین با کاهش در زمان دهی افزایش می یابد، این درست نبود. امولسیون عکاسی، قانونی به نام نقص دو جانبگی را بوجود آورد. بدین معنا که؛ اگر زمان نوردهی از یک ثانیه بیشتر می شود حاسیت به نور کاهش می یابد؛ بنابراین زمان نور دهی افزایش می یابد تا با قانون نقص دو جانبی تطبیق کند. پس از دو برابر کردن زمان نوردهی باعث دو برابر شدن چگالی تصویر نمی شد.

برای مقاسیه قدر، فیلم باید مانند چشم به تمام طول موج های مرئی حساس باشد. این درست همان چیزی است که فیلم های رنگی جدید دارا هستند. فیلم های اولیه مونوکروماتیک (تک رنگ) به نور قرمز حساس نبودند، ولی به فرابنفش حساس بودند. به همین دلیل ستاره های سرخ روی عکس کم نورتر به نظر می رسیدند. این اثر را می توان با قرارداد های صافی رنگی و میانگین گیری نتایج از بین برد. فاصله کانونی برای رنگ های مختلف نور متفاوت بود و این مسأله باعث ایجاد مشکل در تنظیم دقیق تصویر می شد.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 9 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: hoseinjaguar.ir شناسه مطلب: 736

به "نخستین عکاس نجومی را بشناسید!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نخستین عکاس نجومی را بشناسید!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید